عشق مامان و بابا ملینا جونمعشق مامان و بابا ملینا جونم، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره

ملینا فرشته کوچولوی من

پایان 16 ماهگی

  کاش باور داشتی در باورم از نگاه شاپرک زیباتری     باشکوهی مثل خورشید بزرگ ازنسیم لاله بی همتاتری     کاش  میدانستی ای  یکتا ترین تا افق تا اسمان  می خواهمت    اینم گلچینی از عکسای 16 ماهگیت   اینجا داری الکی گریه میکنی وروجک من   تمام زندگیم درتو خلاصه میشه ای تمام معنیه زندگیم دوستت داااااااااااااااااااااااااااااااااااااااارم     ...
27 اسفند 1392

قلک ملینای نازم

گل نازم مامان جون برات قلک خرید و شکل گربست و اسمشو گذاشتیم پنگول   عاشق قلکت شدی و یاد گرفتی که پول رو باید بندازیم داخلش تاکسی بهت پول میده کلی ذوق میکنی و میگی لول قوقک یعنی پول و بندازم قلک   خیلی قشنگ پول و تا میکنی و هر تایی که میزنی میگی اوهوم اوهوم بعد میندازی تو قلکت گاهی که   نمیتونی از ما کمک میگیری و تا پول و میندازیم تو قلکت شما ته قلکتو میکوبی زمین که پول کامل بره توش اینم عکساش       تو را به نگهبانی باغ دل گذاشته ام دخترم،بپذیر نفسم وگرنه  باغ  پاییزی  دلم  در تکرار ثانیه ها جان خو...
27 اسفند 1392

انارخوردن ملی مامانی

اینجا برای اولین بار بهت اناردادم شمام عااشقش شدی و اسمش و یاد گرفتی میگی آنار       اگرچه روبروئی مثل آئینه با من     ولی چشمام بَسَم نیست برای سیردیدنت   دوستت دارم ملینای من ...
14 اسفند 1392

خوشگل مامان 17 ماهگیت مبارک

فرشته کوچولوی من هرروز که می گذرد بزرگ و بزرگ تر میشوی و لحظه لحظه ی زندگیمان باشوق قدکشیدن تورقم می خورد.           این روزا با داشتنت،با بودنت کنارم،با حضورگرمت،دوباره دارم احساس سبکی و عاشقی میکنم.   احساس میکنم خدای بزرگ منو دیده و حرفامو شنیده و همه بهترین های دنیا رو به من داده.   نازنینم میدونی بهترین های دنیا واسه مامان چیه؟؟   بهترین وقت دنیا همون وقتیه که تو به دنیا اومدی و قدم های بهشتی خودتو توی این دنیای خاکی گذاشتی و شدی بهشت من و بابا مهدی.   بهترین وقت دنیا همون وقتیه که برای اولین بار بوسیدمت آنقدرگرم بودی که تم...
14 اسفند 1392

ملینا با حجاب میشود

عزیز مامان شال من و برمیداری سر میکنی و میگی دد اینم چندتا عکس از ملینا خانم با حجاب   تکرار حضورت،گلبرگ های شقایق را به سجده وا میدارد و من سرمست از آمدنت ترانه بودنت را می سرایم....... ...
14 اسفند 1392

کارها و کلمات جدید جیگر مامان

  دستمال کاغذی رو برمیداری بینی تو تمیز میکنی    شعر چشم چشم دو ابرو که برات میخونم با انگشتت همه رو نشون میدی و خودتم میخونی چش   چش(چشم) ابو(ابرو) مماق(دماغ) دوش دوش(گوش) مو فقط ایناشو بلدی   عطر و ادکلن رو بو میکنی و میگی به به   کرم رو برمیداری میمالی صورتت   وقتی کار بدی انجام میدی برای اینکه چیزی بهت نگیم خییلی بامزه میزنی تو صورتت میگی ای واای شعر یه توپ دارم قل قلی رو اینجوری میخونیم من میگم یه توپ دارم شما میگی ققلیه   من میگم سرخ و سفید شما میگی آبو من میگم میزنم زمین شما میگی هبا من میگم من این   توپو نداشتم مشقامو خوب نوشتم شما میگی بابا من م...
12 اسفند 1392

بیسکوییت خوردن وروجک من

گل مامان وقتی بیسکوییت کرم دار بهت میدم بیسکوییت رو از وسط باز میکنی و فقط کرم توشو میخوری و خود بیسکوییت رو میندازی اونور خیلی این کارت جالبه اینم چند تا عکس از بیسکوییت خوردن نفس مامان  در را باز کن خبری دارم قلبم را بشکاف نامه ای دارم نامه را بازکن دووووستت داااااااارم ...
11 اسفند 1392
1